چرا نجفی شهردار اسبق تهران بخشیده شد

نجفی شهردار اسبق تهران بخشیده شد  : برادر میترا استاد، مسعود استاد از بخشیدن محمد علی نجفی، شهردار سابق تهران که همسر خود را ضرب گلوله به قتل رسانده بود خبر داد. با گزارش خبرنگار حوزه حقوقی- قضایی گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران حوان، مسعود استاد با منتشر کردن پستی در صفحه شخصی اش در شبکه اجتماعی اینستاگرام از اینکه محمد علی نجفی شهردار اسبق تهران بخشیده شده خبر داد.

بیشتر خوانید : همه چیز درباره قتل میترا استاد توسط شهردار سابق نجفی

او در صفحه شخصی خود در اینستاگرام اینطور نوشت :

قصه ما به سر رسید، قصه تان بی غصه باد. روز هفتم خرداد ماه سال 1398 موبایلم زنگ خورد و زندگی مان چرخی خورد. اینطور بود که خبر کوتاه بود و خبرنگاران زیاد! تا خود را پیدا کردن، خواهرم بود و خون و جنازه و کسی که معروف به سیاست، وزیری خوش نان، شهردار سابق و معاون و مشاوری مطمئن برای بالاترین مقام اجرایی کشور، حامی حقوق زنان اما یک قاتل برای زن خودش.

برایم مدیریت کردن بچه ای که با جنازه خون آلود مادر خود روبرو شده بود و جامعه از تن دریده بود سخت بود. برایم دیدن ضجه های مادری که تا دیروز داماد خود را یک دولتمرد شریف میدانست و امروز قاتل عزیزترین خود، سخت بود. برای تحمل اشک های پدری که همیشه به فرزندان خود پرهیز از ظلم به دیگران را یاد میداد و امروز سینه دخترش را سوراخ به گلوله داماد میدید سخت بود.

شاید تاحدودی از قدرت مرد سیاستمدار که تا دیروز تصور می کردم قدرتش پشت گرم خانواده مظلومم م شود و امروزه همه ان قدرت در مقابل من و خانواده مظلومم بود، ترسیده بودم. بله خواهرم با سلاح گرمی کشته شده بود که قرار بود در مقال سلاح ناجوانمردان باشد.

بله زمانی که پلیس از قاتل به گرمی استقبال میکرد و خیال نمیکرد که این تصاویر به داغ خانواده یک شهروند عادی اضافه می کند، ترسیده بودم. ولی با این وجود فردای آن روز ساعت نه صبح در دادسرا همراه با اولیا دم پیش دادستان عادل، جناب آقای شهریاری حاضر شدیم. مرد با شوکت دیروز را یک مردم بیچاره گرفتار در پنجه عدالت میدیدم که حتی نمیتوانست صریح صحبت کند. پدرم زیر گوشم می گفت حضرت عزرائیل بوسیله این مردم جان دخترم را گرفت و من تسلیم ارائه خداوند بزرگ هستم، مادرم هم چشم در چشم به او گفت به خدا واگذارت کردم. فرزند مقتول نیز از دادستان محترم تقاضای قصاص کرد. از به بعد بود که مورد حمله خبرنگاران هم خط سیاست های آن مرد قرار گرفتم و سوال های آن ها از ما به شکلی بود که ظن کشته شدن دکتر محمد علی نجفی بوسیله خانواده و خواهر ما صورت پذیرفته بود و به جای مقتول باید جواب میدادیم که چرا کشته شده ایم.

ناجوانمردانه‌ ترین قسمت از داستان این روزهای ما زمانی بود که وکیل افراد سیاسی با ذکاوت خود وارد میدان شد و فراموش کرد که به عنوان یک بال کبوتر عدالت، باید به کمک کردن به قاضی بشتابد.

چیزی که این وکیل باوجدان به موکل خود یاد داد در کنار مطبوعات مغرض، کمران را شکست و اگر نبود توکل به خداوند متعال، ممکن بود زبان در دهان میچرخید و رازهایی برملا می شد و پرده از معماری چرایی قتل می افتاد.

جناب آقای علیزاده طباطبایی، امیدوار هستم که کارآموزان قضایی تان تاریخ وکالت شما را نخوانند و ندانند که حب خط سیاسی، چطور استادشان را برخلاف چهره موجه اش، ملعبه دنیادوستی کرد و حتی از موکل اش با آن همه دبدبه و کبکبه عبرت نگرفت. آقای علیزاده طباطبایی شما تا آنجا فرار را پیش بردید که همسر رفیق گرمابه و گلستان خود را پرستو و در یک کلام مهدورالدم گفتید و فکر نکردید که فرض آنکه حتی موکل از قصاص در این دنیا اگر نجات پیدا کند، باید در محکمه عدالت خداوند، خود و همینطور موکلتان باید پاسخگو باشید  این چند روز باقیمانده از عمرتان در مقابل حیات همیشگی، خسران ابدی برایتان دارد.

خوشبختانه موکل شما باهوش تر از شما بود و در دومین جلسه دادگاه، برکنارتان کرد و کمترین دفاعیات شما را ترتیب اثر نداد. آنقدر این پرونده قتل برای شما جذاب بود که حتی زمانی که جایی در پرونده نداشتید، بازهم در کنار فرزند معزول آیت الله خزعلی اظهار نظر کردید. امیدوارم به خود آمده و توبه کنید والا عمر برف است و آفتاب تموز!

و اما شما جناب نجفی، به خبرسازان هم خطی خود گفتی که صداهایت را نهاد امنیتی به همسرت میداد و ظن پرستور بازی را با کمک خبر رسان هایت چرخاندی. پرستوی شما کلاغی بود و در قامت شخص امینت که اتفاقا در دادگاه نیز حضور داشت این مهم را انجام میداد و در تماس های شما، فایل های خاله زنانه را به همسرت میرساند، اگر تمایل داشتی در یک جلسه خصوصی، اسم شخص را هم به شما خواهم گفت چرا که نمیخواهم در ملاء عام آبرویی از کسی نریخته باشیم.

نکته دیگر در رابطه با حمیان زنان به شما میگویم! مشاورین و نمایندگان بانوان کشورم، آیا خواهرم در نگاه شما زن نبود؟ که به صورت عریان در داخل حمام بوسیله همسر خود به کشته شد و یک کلمه در مورد نگفتید؟ آیا سیاست هایتان تنها به شما این امکان را میدهد که در مورد حق تحصیل و حق کار، نفقه و سهم کابینه، وامصیبتا سر دهید؟ قتل یک بانوی ایرانی برای شما ارزشی نداشت که کلاما، قدما و یا قلما از او یاد کنید؟ انشاالله مردمانمام در دوره های بعدی انتخاباتتان، قضاوتتان کنند.

و اما در مورد خودم که یک روز سردار گمنام و روزی سردار سپاه نام گرفتم باید بگویم که الان نه شغلی دارم و نه رسمی از کسی گرفته باشم. تنها فرزند روستازاده ای به اسم کاکابرار از دیار کرمانشاه هستم. از کودکی از پدر و مادر خود مهرورزی یاد گرفتم و تا درجه دکتری تخصصی هوا و فضا در معتبرترین دانشگاه های کشور و بدون رانت تحصیل کردم. در بهمن ماه سال 1393 خانه هوا و فضای ایران را در شهرداری تهران تاسیس کردم و هم اکنون نیز فقط مدرس دانشگاه هستم.

در آخر اما داستانمان به واسطه پادرمیانی بزرگان کرمانشاه و کشور و همینطور وکلای عزیزمان آقای مسعود افرازه و محمود حاجلویی، پدرم، مادرم و مهیارمان، این مرد آقای محمدعلی نجفی را بخشیدیم و از خون عزیز خود گذشتیم و خوشحالیم که با خون آن بزرگوار هیچ معامله ای نکردیم. امیدوارم آقای محمد علی نجفی در این چند صباح باقی مانده، به دوز از سیاست، به تزکیه نفس فکر کند. پاداش همه خیرخواهان و هدایت همه بدخواهان به راه راست را از درگاه خداوند متعال مسئلت دارم.

وکیل مدافع اولیادی دم میترا استاد، آقای مسعود افرازه در یک گفتگو با خبرنگار حوزه حقوقی- قضایی گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان گفت : رضایت خانواده استاد اعلام شده است.