پایتون و جاوا؛ هر 2 از مهمترین زبانهای برنامه نویسی دنیا هستند،؛ که از بهترین زبانهای شی گرا قدرتمند و انعطاف پذیر نیز به شمار میآیند!
استفاده از هر 2 زبان برنامه نویسی پایتون و جاوا در میان شرکتها و برنامه نویسیان زیادی رایج است که از آنها برای انجام وطایفی مختلفی استفاده میشود.
پرسشی برای بسیاری از افرادی که خواهان یادگیری برنامه نویسی یا کسانی که مدت زیادی نیست وارد حرفه برنامه نویسی شدهاند وجود دارد؛ پرسشی که ممکن است آنها را کمی سردرگم کند. کدام یک از این 2 زبان برنامه نویسی مهمتر است و باید زودتر فرا گرفته شود، یا حداقل فراگرفتن کدام یک از این 2 زبان برنامه نویسی ممکن است ارزشی بیشتر در آینده دارشته باشد؟
در پاسخ این پرسشها باید بگویم که این 2 زبان برنامه نویسی کاملا متفاوت هستند و کمتر شباهتی به هم دارند (یادگیری هر دو آنها نیز اصلا ساده نیست)؛ همچنین از از 2 زبان برنامه نویسی برای انجام وظایف گوناگون بسیاری در اشکال مختلف استفاده میشود.
پایتون و جاوا: ساختار و طراحی (structure and design)
در ابتدا، بهتر است نگاهی بر نحوهی نوشته شدن پایتون و جاوا بیندازیم، و تاثیری که آن بر تجربهی برنامه نویسی ما خواهد گذاشت!
شی گرائی (Object-Oriented)
هر دو زبان برنامه نویسی پایتون و جاوا، زبانهای برنامه نویسی شی گرا محسوب میشوند. این بدین معنا است که هر دو زبان برنامه نویسی اجازهی ساخته شدن هدف یا شی را بواسطه کلاسها به کاریر میدهند. گرچه درک این مفاهیم نسبتا ساده برای کسی که سر رشتهایی از برنامه نویسی ندارد، دشوار به نظر میآید، اما بواسطه این 2 زبان برنامه نویسی کدها به طور کارآمد و موثر نوشته و نتیجه خواهند داد.
کلاسها بصورت مدولار (شامل اجزای مخلتف که میتوانند در کنار هم به بخش بزرگتری تبدیل شوند) نوشته میشوند و امکان تبدیل شدن به برنامههای مقیاس پذیر (scalable ) برای انجام بسیاری از وظایف با نوشته شدن کد کمتر را دارند.
اگر هنوز درک نکردهاید چگونه یک دیتا میتواند شی باشد، پس شما با اولین مشکل بسیاری از مبتدیها در فرا گرفتن زبانهای شی گرا مواجه شدهاید؛ بدیهی است که کاملا برای مبتدیها پیچیده باشد! احتمالا دلیل آنکه چرا بسیاری به پایتون علاقمه مند هستند پشتیبانی پایتون از پارادایمهای (الگوهای خاص) گوناگون بسیاری است. این بدین معنا است که شما میتوانید کدهای درستوری/ عملکردی طراحی کنید که از بالا به پایین خوانده میشوند و دسترسی به پارادایم را آسانتر میکند. همچنین سرعت پایتون، این زبان برنامه نویسی را نزد برنامه نویسان هر چه بیشتر محبوب میکند، زیراکه با نوشتن چند خط کد، یک برنامه تابعی میسازند.(گرچه در جاوا نیز اساسا ممکن است که کدهای عملکردی/ دستوری نوشته شوند، اما پایتون برای این نوع کدها بهتر از جاوا است.)
خوانا بودن و صفحهی سفید (Readability and White Space)
فقدان پارادایم اجباری در پایتون، پایتون را یک زبان برنامه نویسی منعطفتر و مناسبتر برای مبتدیان کرده است، اما نوشتن کدهای سینتکس در پایتون نیز به همین راحتی نیست!
پایتون از بیشتر بودن صفحههای سفید نیز پشتیبانی میکند، برای مثال، الزاما در آخر هر دستور در زبان برنامه نویسی پایتون نیازی به کاربردن نقطه ویرگول نیست. همچنین در پایتون در مقایسه با جاوا نیاز کمتری به توضیحات است؛ بدین معنی است که برای پیشبرد برنامه یا هدفی در کد نویسی به نوشتن خط کمتری نیاز است!
در جاوا نقش نقطه ویرگول بسیار حیاتی است. ممکن است میلیونها خط در جاوا نوشته باشید اما بخاظر یک یا چند نقط ویرگول ساده، نتیجه کد نویسی شما عملکردی از خود نداشته باشد! فرقی هم ندارد چقدر حرفهایی باشید، اگر یه نقطه ویرگول ساده را سهوا فراموش کنید باید مطابق استاندارد کد نویسی جاوا دوباره عمل کنید.
ممکن است فراموشی نوشتن تنها یک نقطه ویرگول که باعث مشکل شود برای شما کمی آزار دهنده باشد، محدودیتهایی همچون نقطه ویرگول شما را وادار میکنند که کدهای منظم بنویسید و پس از اتمام نوشتن هر خط کد سردرگم نمانید.
چیزی که در میان بیشتر زبانهای برنامه نویسی یکسان است، بودن محدودیتهایی است که کاربر را وادار به دانستن و استفاده از دستور و ساختار هر زبان برنامه نویسی میکند. این بدین معنا است که به دلیل شباهت و محدودیتهایی که در جاوا وجود دارد، جاوا گزینهی بهتری برای آماده کردن برنامه نویسان برای سایر زبانهای برنامه نویسی مرسوم بخصوص زبان برنامه نویسی سی شارپ (#C) به شمار میآید!
بقیهی تفاوتها اغلب اختیاری است: پایتون برای متغییرها و عملکردها اسنیک کیس (Snake Case) را ترجیح میدهد، در حالیکه جاوا معمولا از کمل کیس (Camel Case) استفاده میکند. در یک صفحهی کامل، پایتون کمی بیشتر مثله انگلیسی خوانده میشود و کمتر دلهره آور است! به شرطی که مبتدی باشید، جاوا ممکن کاملا شما را گیج کند، گرچه همیشه جاوا شیوهایی برای عصبانی کردن و گیج کردن شما دارد!
بیشتر بخوانید: یاد گرفتن یک زبان برنامه نویسی برای آینده کاری شما با اهمیت و مفید است
استاتیک در مقابل پویا (Static vs Dynamic)
نقطه بارز تفاوت میان جاوا و پایتون در استاتیک (ناپویا) و داینامیک (پویا) بودن آن 2 زبان برنامه نویسی است. جاوا بصورت استاتیک نوشته میشود، اما پایتون بصورت پیوسته نوشته میشود. بدین معنی است که وقتی یک متغیر را در جاوا معرفی میکنید- که متغییر کلمهایی است برای شناساندن قسمتی از یک دیتا- شما باید نوع متغیر را تعیین کنید. برای مثال ممکن است یک استرینگ (یک واژه یا یک جمله)، یک عدد صحیح (یک عدد کامل) یا یک فلوت (یک عدد با اعشار) را در جاوا معرفی کنید.
در پایتون شما نیازی ندارید که نوع متغیر خود را درست هنگامی که کد میزنید انتخاب کنید. به همین ترتیب، مباحث عملکردی در پایتون به هر شئایی وارد میشود. شیوه نوشتاری داک تاپینگ (Duck Typing)، پایتنون را عملا یک زبان برنامه نویسی در دسترس و آسان ساخته است. گرچه، ممکن است که کد نویسی در پایتون یک مبتدی را کمی خسته کند که موجب ارور در نتیجه کدینگ شود، مگر اینکه کدها توسط برنامه نویس به درستی اظهار و شناسانده شده باشند.
گرد آوری شده در مقابل تفسیر شده (Compiled vs Interpreted)
پایتون یک زبان برنامه نویسی تفسیری است. این مفهوم بدین معنا است که شما یک تفسیر کننده را بر روی ماشین خود نصب میکنید، تفسیر کنندهایی که کدهای پایتون شما را بخواند و درک کند. برای فردی که بخواهد کدهای پایتون شما را نیز بخواند، داستان به همین قرار است، آنها برای خواندن کد پایتون شما نیاز دارند که یک تفسیر کننده بر روی ماشینشان نصب شده باشد. شما به همین سادگی نمیتوانید یک فایل اجرایی تجاری پایتون بسازید و در اخیتار دوستان یا مشتریان خود بگذارید! این هم نقطه عطف و هم نقطه ضعف پایتون به شمار میرود. در کل به این معنی است که برای ساخت هر چیزی در پایتون که کاربرد تجاری دارد، به ابزارهای خارجی و پروسههای پیچیده نیاز دارید!
گرچه، موارد بالا بدین معنا نیز هستند که پایتون برای قرار دادن چیزی کنار هم برای پیش برد اهداف شخصی، سریع و مفید است. شما میتوانید پایتون را به یک مسیر اضافه کرده یا برنامهی پایتون را مستقیما از CMD /terminal بدون نیاز به طی یک مرحله طولانی تلفیق شده، اجرا کنید.
جاوا در 2 حالت نوشته میشود؛ هم تفسیر شده و هم گرد آوری شده. جاوا در ابتدا گرد آوردی میشود، اما ماشین مورد نظر برای اجرای کد به ماشین مجازی جاوا (Java Virtual Macine /JVM) نیاز دارد. همین طور، جاوا معمولا بیشتر از پایتون قابل انتقال است، اما همچنان لازم است شما چند مرحله را طی کنید تا آن را به شیوهایی قابل استفاده دیگران و … تبدل کنید. برای مثال وقتی میخواهید با استفاده از کد نویسی در جاوا، برنامهی اندرویدی بسازید.
در حقیقت این موارد در جاوا، امکان سریعتر اجرا شدن جاوا را برای کاربر فراهم میکند، بسیاری جاوا را برای انجام کارهای سنگین انتخاب میکنند.
کدام یک از 2 زبان برنامه نویسی پایتون یا جاوا برای مبتدیان آسانتر است؟
اگر توضیحات بالا پاسخ را هنوز برای شما مشخص نکرده است، پس باید بدانید که برای مبتدیان پایتون معمولا راحتتر است. درک پایتون حتی برای کسانیکه سر رشتهایی از کلاس در برنامه نویسی ندارند منطقیتر و آسانتر به نظر میآید. چیدمان پایتون آنقدر ساده است که به شما فرصت داشتن فضایی برای درک و تحلیل موضوعات مختلف کد نویسی را میدهد.
پایتون به طور گسترده زبان اول آموزش مفاهیم ابتدایی و پایه برنامه نویسی به شمار میرود، پس برای استفاده خارج از کلاسهای درس نیز بسیار قابل فهم و انعطاف پذیر به شمار میرود. از بسیاری از جهات پایتون بنیاد جدید است! در مبحث سادگی، پایتون در مقایسه با سختی جاوا خیلی آسانتر است.
سختی و محدودیت موجود در جاوا تنها برای اجرای بهتر برنامهها نیست. بلکه موجب بهبود عادت برنامه نویسان و آماده سازی آنان برای بقیهی عمر کاریشان میشود. اگر در انتهای روز کاری خود هنوز علاقه مند برای یادگیری بیشتر برنامه نویسی بودید، پایتون برای شروع انتخاب خوبی است، گرچه شروع یادگیری پایتون در کنار یادگیری جاوا به هدف نهایی خود شما وابسته است! جاوا به تنهایی خود مثل یک دریا است!
کاربردهای این 2 زبان برنامه نویسی چیست؟
صحبت از هر 2 زبان برنامه نویسی برای ساعتها و گفتن نقاط مثبت، منفی، تفاوتها و … شان همه برای کمک به شما برای رسیدن به هدف نهاییتان است. همانطور که گفتیم، پایتون یک زبان برنامه نویسی تفسیر شده است که به همان سادگی کد نوشتن،ن میشود از آن برای مقصاد تجاری بهره بردایی کرد و عملا آن را نیز نمیتوان برای فروش برای استفاده به اشخاص یا گروهی دیگر واگذار کرد. زبان برنامه نویسی پایتون کندتر از زبان برنامه نویسی گردآوری شده است، و به راحتی به قالبی جدید نیز ذخیره نمیشود.
این مفهوم به این معنی است که معمولا از پایتون برای طراحی و توسعه اپلیکیشنهای گوشی، بازیهای کامپیوتری، برنامههای دسکتاپ و چیزهایی همانند موارد ذکر شده استفاده نمیشود! گرچه پایتون برای نوشتن هر چه سریعتر کدهایی که عملکرد مفیدی دارند عالی است. قدرت پایتون؛ این زبان را به یک زبان برنامه نویسی قدرتمند که حتی میتوان توسط افراد در خانه استفاده شود تبدیل ساخته است. پایتون در میان بسیاری از افراد همچون کسانیکه که در شرکتهای امنیتی،شرکت های تجزیه و تحلیل داده ها و … کار میکنند محبوب است.
کاربرد دیگر پایتون برای طراحی اپلیکیشنهای تحت وب است. در اینجا، کدهای پایتون در حقیقت بر روی طرف سرور اجرا میشوند. بدین معنا که بر روی سروری اجرا میشوند که فایلهایی را در خود جا داده که شامل یک وبسایت است. چونکه پایتون بر روی سرور راه اندازی میشود، کاربر نیازی ندارد که بداند که آیا پایتون بر روی ماشین آنها نصب شده است یا نه! آنها فقط نتایج خروجی را میبینند. به همین دلیل از پایتون برای نوشتن بسیاری از بزرگترین برندهای وب استفاده شده است. برندهایی وبسایتی همچون اینستاگرام، گوگل، اسپاتیفای، نتفلیکس، دراپ باکس و بسیاری دیگر.
در طرفی دیگر از جاوا برای طراحی و توسعه اپلیکیشنهای گوشی هوشمند و برنامههای دسکتاپ استفاده میشود. از جاوا به عنوان زبان اصلی و پیشتاز برای توسعه اپلیکیشنهای اندروید یاد میشود،ولی تا قبل از اینکه گوگل از کاتلین (Kotlin) به عنوان مرجه اصلی برنامه نویسی اندروید رونمایی بکند؛ همچنان گوگل از جاوا پشتیبانی میکند و هنوز جاوا توسط بسیاری از برنامه نویسان و شرکتهای حاضر در حوضه توسعه و طراحی اپلیکیشن استفاده میشود. اگر بخواهیم صادق باشیم، عموما جاوا گزینهی بسیاری از شرکتها و سازمانهای مهم و بزرگ است، چونکه جاوا توسط بسیاری از فریم ورکها و کتابخانهها پشتیبانی میشود، همچنین سریع و امن است و بر روی پلتفرمهای مختلفی کار میکند. جاوا مدت زمانی زیادی است که در حوضهی برنامه نویسی فعالیت میکند، پس نباید به سادگی از کنار جاوا گذشت- همچون شرکتهای بزرگ دیگر، جاوا در توسعه تکنولوژی تا به امروز نقش به سزایی داشته است!
به ندرت از جاوا برای طراحی بازی استفاده میشود. معمولا برای ساخت بازی از ترکیبهایی همچون سی شارپ (#C) و یونیتی (Unity) استفاده میشود. یا با استفاده از ترکیبهای دیگری همچون سی پلاس پلاس (++C) با موتور بازی سازی واقعیت مجازی! که گزینهی قدرتمندتر و انعطاف پذیرتری در حوضه بازی سازی نسبت به جاوا هستند!
پایتون در مقایسه با جاوا؛ برای آینده کاریتان بهتر است کدام یک را ابتدا فرا گیرید؟
حال پرسشی طبق که چیزهایی که گفته شد وجود دارد؛” برای شروع حرفه کدینگتان، بهتر است ابتدا کدام یک از این 2 زبان برنامه نویسی معتبر را فرا گیرید؟- پایتون یا جاوا؟”
مانند هر فرد موفق دیگری، شما و اهدافتان هستید که مسیر موفقیت خود را رقم میزنید، پس تا حد زیاد پاسخ این پرسش بستگی به خودتان دارد!
بخاطر داشته باشید که اگر میخواهید یک توسعه دهنده نرم افزار شوید تا برای یک شرکت بزرگ کار کنید،یا اگر بخاطر علاقه خود به گوشیهای اندرویدی میخواهید اپلیکیشنهای اندرویدی طراحی کنید و حتی اگر علاقه مند به یادگیری زبانهای برنامه نویسی بیشتری همچون سی شارپ (#C) هستید، جاوا بهترین انتخاب برای شما است! اما بهرحال آمادهی هر نوع سختی و پیچیدگی در یادگیری جاوا باشید!
اگر به دنبال یادگیری یک زبان برنامه نویسی حتی برای سرگرمی هستید، که درک مفاهیم ابتداییاش برای مبتدیان راحت باشد، پایتون برای شما گزینهی ایده آلی است. همچنین اگر به دنبال طراحی اپلیکیش تحت وب هستید، پایتون گزینه مناسب شما است. علاوه بر موارد گفته شده، از پایتون برای مواردی همچون کار با استارت آپهای تکنولوژی، علم دادهها و طراحی هوش مصنوعی ماشینهای صنعتی استفاده میشود. اگر به دنبال موفقیت حتی در حرفهی فرا برنامه نویسی همچون مهندسی و… خود هستید به احتمال زیاد نیاز به فراگیری یک زبان برنامه نویسی همچون پایتون دارید.
نظرات در مورد : پایتون و جاوا؛ کدامیک از زبانهای برنامه نویسی را باید یاد بگیرید و فرق آنها در چیست؟