شکایت ۱۰ میلیون یوانی آواتار از بلاگر چینی در پی رسوایی ضریب آیرودینامیک خودروی Avatr 12

به گزارش بخش اخبار خودرو زوم تک , یک بلاگر فعال در حوزه خودرو، به دلیل انتشار محتوایی انتقادی و بررسی دقیق خودروی چینی آواتار، اکنون با شکایت قضایی روبرو شده است. به نظر می‌رسد که نحوه ارزیابی و اظهارات این بلاگر درباره این خودروی خاص، واکنش تند سازندگان یا واردکنندگان آن را برانگیخته و منجر به طرح دعوی در دادگاه شده است. این ماجرا بار دیگر بحث‌ ها پیرامون آزادی بیان و نقش منتقدان در صنعت خودرو را داغ کرده است.

بلاگر دردسرساز! بررسی دقیق خودروی چینی کار دستش داد و به دادگاه کشیده شد

در بازار فوق رقابتی و به شدت پویای خودروهای برقی چین، جایی که نوآوری های فناورانه و اعداد و ارقام مربوط به عملکرد، نقشی حیاتی در جلب نظر مشتریان و سبقت گرفتن از رقبا ایفا می کنند، کوچکترین ادعا یا اختلاف نظری می تواند به سرعت به یک جنجال رسانه ای تمام عیار تبدیل شود. شرکت خودروسازی آواتار (Avatr)، یکی از بازیگران نوظهور و جاه طلب این عرصه، اخیرا خود را در مرکز یک ماجرای پر سر و صدا یافته است که بر سر ضریب آیرودینامیک سدان برقی پیشرفته اش، یعنی Avatr 12، شکل گرفته است. این ماجرا که با ادعای یک بلاگر چینی مبنی بر غیر واقعی بودن آمار اعلامی از سوی شرکت آغاز شد، نه تنها به یک نمایش عمومی در تونل باد و جلب توجه چهره های بین المللی مانند ایلان ماسک انجامید، بلکه اکنون با شکایت رسمی و درخواست غرامت سنگین از سوی آواتار، وارد مرحله جدیدی از درگیری حقوقی و اعتباری شده است.

جرقه اولیه: ادعای بلاگر و اختلاف فاحش در اعداد

داستان از آنجا شروع شد که شرکت آواتار با افتخار اعلام کرد سدان برقی Avatr 12 دارای ضریب پسار (درگ) آیرودینامیکی فوق العاده پایین و تحسین برانگیز ۰.۲۱ است. در دنیای طراحی خودرو، دستیابی به چنین ضریب پایینی یک دستاورد بزرگ محسوب می شود، زیرا به معنای مقاومت کمتر خودرو در برابر هوا، مصرف انرژی بهینه تر (به ویژه در خودروهای برقی که برد حرکتی اهمیت بالایی دارد)، پایداری بهتر در سرعت های بالا و حتی کاهش صدای باد در داخل کابین است. این عدد می توانست برگ برنده مهمی برای Avatr 12 در رقابت با سایر سدان های برقی لوکس و اسپرت باشد.

اما چندی پیش، یک بلاگر شناخته شده در حوزه خودرو در چین، با انتشار نتایج آزمایش های شخصی خود، این ادعای آواتار را به طور جدی به چالش کشید. او مدعی شد که در تست های مستقلی که انجام داده، ضریب درگ Avatr 12 نه ۰.۲۱، بلکه به عدد ۰.۲۸۱ رسیده است. این اختلاف بیش از ۳۰ درصدی، رقم بسیار قابل توجهی در مهندسی آیرودینامیک محسوب می شود و به سرعت در شبکه های اجتماعی چینی مانند ویبو و سپس در پلتفرم های بین المللی از جمله ایکس (توییتر سابق) بازتاب گسترده ای پیدا کرد. کاربران و علاقه مندان به خودرو با کنجکاوی و گاهی با تردید، این موضوع را دنبال می کردند و حتی توجه ایلان ماسک، مدیرعامل تسلا که خود به اهمیت آیرودینامیک در خودروهای برقی واقف است، به این جنجال جلب شد و او نیز نظراتی را در این باره منتشر کرد.

واکنش آواتار: نمایش زنده در تونل باد و دعوت از ایلان ماسک

شرکت آواتار که اعتبار فنی و برند خود را در معرض خطر می دید، تصمیم گرفت با یک واکنش قاطع و البته پرهیاهو وارد میدان شود. این شرکت برای اثبات صحت ادعای اولیه خود و رد اتهامات بلاگر، یک آزمایش زنده و عمومی را در تونل باد ترتیب داد. این اقدام که با هدف نمایش شفافیت و اطمینان از عملکرد محصول خود صورت گرفت، با یک حرکت تبلیغاتی جالب توجه دیگر نیز همراه بود: دعوت رسمی از ایلان ماسک برای حضور در این مراسم و مشاهده مستقیم فرآیند آزمایش. اگرچه ایلان ماسک در نهایت در این مراسم حاضر نشد، اما نفس این دعوت نشان از تلاش آواتار برای جلب توجه بین المللی و شاید به نوعی، به چالش کشیدن یکی از بزرگترین نام ها در صنعت خودروهای برقی داشت.

در جریان این آزمایش زنده که با حضور رسانه ها و کارشناسان انجام شد، شرکت آواتار نتایج متفاوتی را برای مدل استاندارد Avatr 12 تحت شرایط مختلف ارائه داد. بر اساس اعلام رسمی، ضریب درگ مدل استاندارد این خودرو در شرایط خاصی از آزمایش (احتمالا با آینه های جانبی دیجیتال و جلوپنجره بسته) به عدد ۰.۲۱۷۵ رسید که بسیار نزدیک به عدد ادعایی اولیه یعنی ۰.۲۱ بود. با این حال، همین خودرو هنگامی که با رینگ های اسپرت (که معمولا طراحی پیچیده تری دارند و می توانند بر جریان هوا تاثیر بگذارند) مورد آزمایش قرار گرفت، ضریب درگ آن به ۰.۲۳۲۶ افزایش یافت.

نکته بسیار مهم و شاید نقطه عطف ماجرا آنجا بود که در ترکیبی از استفاده از آینه های جانبی سنتی (به جای دوربین های دیجیتال که آیرودینامیک بهتری دارند)، ارتفاع بیشتر بدنه خودرو از سطح زمین، و باز بودن دریچه های جلوپنجره (که برای خنک کاری سیستم ها در شرایط خاص باز می شوند)، ضریب درگ Avatr 12 به عدد ۰.۲۷۴۳ رسید. این عدد، به طرز شگفت انگیزی به عدد ۰.۲۸۱ که توسط بلاگر چینی ادعا شده بود، نزدیک بود. این نتیجه نشان می داد که هر دو طرف، بسته به شرایط آزمایش و پیکربندی خودرو، می توانستند به اعداد متفاوتی دست یابند و صحت مطلق ادعای هیچ یک به سادگی قابل تایید یا رد نبود.

دور جدید اتهامات: استفاده از نمونه اولیه به جای مدل تولید انبوه

اما جنجال اصلی و نقطه اوج این ماجرا زمانی آغاز شد که بلاگر چینی، پس از برگزاری نمایش زنده توسط آواتار و اعلام نتایج آن، ویدئوی جدیدی منتشر کرد و اتهام سنگین تری را متوجه این شرکت ساخت. او در این ویدئو مدعی شد که شرکت آواتار در آزمایش زنده خود در تونل باد، از یک نمونه اولیه (پروتوتایپ) و دستکاری شده از Avatr 12 استفاده کرده است و نه یک مدل تولید انبوه که در دسترس عموم مشتریان قرار می گیرد. این بلاگر ادعا کرد که خودروی مورد استفاده در آزمایش آواتار، احتمالا دارای تغییراتی جزئی اما تاثیرگذار در بدنه یا قطعات آیرودینامیکی بوده تا به ضریب درگ پایین تری دست یابد.

این اتهام، اگر صحت داشته باشد، می تواند به معنای فریب افکار عمومی و ارائه اطلاعات نادرست از سوی آواتار تلقی شود و ضربه ای جدی به اعتبار این برند نوپا وارد کند. طبیعی بود که آواتار این ادعا را به شدت رد کند.

از جدال رسانه ای تا کارزار حقوقی: شکایت ۱۴ میلیون دلاری آواتار

شرکت آواتار پس از رد قاطعانه ادعای بلاگر مبنی بر استفاده از نمونه اولیه، تصمیم گرفت این مجادله را از سطح رسانه ها و شبکه های اجتماعی به مراجع قانونی بکشاند. این شرکت با تنظیم یک دادخواست رسمی، از بلاگر چینی به اتهام نشر اکاذیب، آسیب اقتصادی و لطمه به اعتبار برند شکایت کرده است. آواتار در این دادخواست، خواستار پرداخت غرامتی معادل ۱۰ میلیون یوان (حدود ۱.۴ میلیون دلار آمریکا) از سوی این بلاگر شده است. این رقم قابل توجه، نشان از عمق آسیبی دارد که آواتار معتقد است از ناحیه این اتهامات به کسب و کار و شهرت آن وارد شده است.

احتمال “جنگ روانی سیاه”: فراتر از یک نقد ساده؟

بر اساس گزارش وب سایت “CarNewsChina”، شرکت آواتار این احتمال را نیز مطرح کرده است که این بلاگر و فعالیت های او، بخشی از یک کمپین خراب کاری سازمان یافته یا به اصطلاح “جنگ روانی سیاه” (Black PR) علیه این برند باشد. جنگ روانی سیاه، روشی غیراخلاقی در رقابت های تجاری است که در آن، بازیگران ناشناس یا حتی رقبای مستقیم، به صورت هدفمند و سازمان یافته اقدام به انتشار اخبار منفی، شایعات بی اساس و اطلاعات جهت دار علیه یک برند خاص می کنند تا اعتبار آن را تضعیف کرده و به موقعیت تجاری آن آسیب برسانند. بازار خودروی چین به دلیل رقابت بسیار شدید و حضور بازیگران متعدد، گاهی شاهد چنین اقداماتی بوده است. آواتار معتقد است که ممکن است این بلاگر، آگاهانه یا ناآگاهانه، ابزاری در دست چنین کمپین هایی برای ضربه زدن به این شرکت باشد.

آینده نامعلوم: چشم ها به نتیجه دادگاه و درس هایی از یک جنجال

اکنون همه نگاه ها به نتیجه این پرونده حقوقی و واکنش های بعدی طرفین دعوا معطوف شده است. تصمیم دادگاه در این زمینه می تواند پیامدهای مهمی برای نحوه تعامل شرکت های خودروساز با منتقدان و بلاگرها در چین داشته باشد. این ماجرا بار دیگر به وضوح نشان می دهد که در صنعت پویای خودروسازی چین، دو عنصر فناوری و روابط عمومی به شدت در هم تنیده اند و شرکت ها نه تنها باید در عرصه مهندسی و نوآوری پیشرو باشند، بلکه باید توانایی مدیریت بحران های رسانه ای و حفاظت از اعتبار برند خود را نیز در برابر چالش های پیش بینی نشده داشته باشند. این جنجال، صرف نظر از نتیجه نهایی آن، درسی برای همه فعالان این صنعت خواهد بود که شفافیت، صداقت و آمادگی برای پاسخگویی، کلیدهای اصلی حفظ اعتماد در دنیای امروز هستند.